این عشق بازی دلمو آتیش میزنه اوج عشق و دلداگی میان مولا و خانوم این جان گفتنها واقعا جاااااااااااااااان گفتنه میخوام دلت نسوزه اگه رومو میگیرم علی منو حلال کن دیگه دارم میمیرم فاطمه جان بیا باهم ازین شهر بار سفر ببندیم بازم مثل قدیما باهم بگیم بخندیم علی جان اگه میخوای بدونی سیلی بامن چه کرده ببین حسن تو کوچه دنبال چی میگرده دانلود قلم از روایت، بازمانده و همچون محتضری به شماره نفس میزند: علی ... ریسمان ... فاطمه ... سیلی ... آتش ... در سوخته ... سینه ... میخ ... بازو ... پهلو ... لگد ... محسن ... محسن ... محسن ...
حجم : 810 kb
زمان : 3.27 min
Design By : Pichak |