سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روضه رضوان

سلام خدا
یا من قدر نشناس و ناسپاسم یا تو بدقولی

تو که بدقول نیستی ولی خب این بود جواب دعای من ؟؟؟

من که گفتم العجل ، پس چی شد ؟؟؟

مگه نگفتی اگه اینجا بخوای صد در صد مستجاب میکنم !!!

منم که خواستم ، فوری فوری هم خواستم ... ولی چی شد ؟؟؟

خدایا چی شد پس ؟؟؟  

خدایا تو که میدونی طاقتم کمه  ،  کم ظرفیتم ، دیروز داشتم برای فاطمه دوستم قمپز در می کردم که من هول نیستم و زوری نمیخوام .

چون یقیین دارم که بهم حاجتم رو میده حالا دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره . 

الانم یقیین دارم که دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره ، اما ظرفیتم کم شده ، خسته شدم  ،‏ هر کی از راه میرسه میگه خدا ان شالله حاجتت رو میده ...

ولی الان زوری میخوام ... زود زود هم میخوام ...

خسته شدم از حرفای مردم ...

خسته شدم از کارای خودم ...

خسته شدم از آدمای اطرافم ...

خدایا رهام کردی ؟؟؟

خدایا چی شد پس ؟

دست من تو دستت بود ، ازت خواستم ، دست دادی بهم ، قول دادی ،‏ پس کو قولت ،‏ ؟؟؟

خدایا زدم به سیم آخر ، میدونم دارم کم کم حرفای بد می زنم ... ولی من یه بنده عاصی هستم ، یه بنده کم ظرفیت

خدایا  اگه اینطوری پیش بره میترسم دیگه هیچ وقت باهات حرف نزنم

میترسم ازت دور بشم

دور دور دور

طوری که دیگه نتونتم پیدات کنم

خودت تنهام نزار

خودت بهم آرامش بده ...

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

هر چی صدات کنم بازم کمه ... گناهام نمیزاره صدام بالا بیاد که .....  

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا  میخوام دوستت داشته باشم .

میخوام ظرفیت اینو داشته باشم که بتونم درکت کنم ‏، تقدیری هم که برام رقم میزنی رو بتونم با کمال میل قبول کنم ... چرا نیارم توش .

 

خدایا خداحافظی نمیکنم ،‏ چون دوست ندارم از پیشت برم 

 

 

 


نوشته شده در شنبه 88/6/21ساعت 2:50 صبح توسط رضوان نظرات ( ) |


 Design By : Pichak